پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)
بازدید : 232
پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)
نویسنده : محمد حسین جهانگیری
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)

بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم

پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
و الحمدللَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیّةالله فی الارضین.

خوشامد عرض میکنیم به همه‌ی شما برادران و خواهران عزیز که از شهرهای مختلف رنج سفر را تحمّل فرمودید و زحمت کشیدید و تشریف آوردید و فضای حسینیّه‌ی ما را با حضور خودتان، با احساسات خودتان متبرّک کردید. بخصوص برادران و خواهرانی که از راه‌های دور تشریف آوردند، و امیدواریم که رحمت الهی و فضل الهی شامل حال یکایک شما برادران و خواهران باشد.

این ایّام تصادفاً مقارن است با ایّام متبرّک ماه ذی‌قعده و روزهای پرخاطره‌ی ماه شهریور. برکات ماه ذی‌قعده هم برکات فراوانی است؛ خاطرات شهریورماه هم خاطرات پرمعنا و پرمغزی است. ماه مبارک ذی‌قعده، اوّلِ ماه‌های حرام است؛ یازدهم این ماه ولادت مبارک حضرت ثامن‌الحجج (علیه آلاف التّحیّة و الثّناء) و دهه‌ی کرامت است؛ روز بیست‌وسوّم این ماه روز زیارتی مخصوص حضرت ثامن‌الحجج (علیه الصّلاة و السّلام) است؛ روز بیست‌وپنجم این ماه روز دحوالارض است که روز با برکتی است؛ شب نیمه‌ی ماه ذی‌قعده از شبهای متبرّک سال است که اعمالی دارد؛ روزهای یکشنبه‌ی ماه ذی‌قعده ایّام توبه و انابه است و عملی دارد که مرحوم عارف بزرگوار حاج میرزا جواد آقای ملکی در المراقبات نقل میکند از رسول مکرّم اسلام که خطاب به اصحاب خود فرمود: کدامِ از شماها مایلید توبه کنید؟ همه گفتند ما میخواهیم توبه کنیم -ظاهراً ماه ذی‌قعده بوده است- طبق این نقل و این روایت حضرت فرمودند که در روزهای یکشنبه‌ی این ماه این نماز را -یک نمازی با یک خصوصیّتی در مراقبات ایشان ذکر میکنند- انجام بدهید. غرض، ایّام در ماه ذی‌قعده که اوّل ماه‌های حرام است در این سه ماه متوالی، ایّام و لیالی مبارک و متبرّکی است، پر از برکات است؛ باید از اینها استفاده کرد.

ماه شهریور هم از ماه‌های پرخاطره است. هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷، یعنی چند ماه به پیروزی انقلاب، در همین میدان شهدای تهران، عوامل رژیم طاغوت مردم بی‌پناه را به رگبار مسلسل بستند و تعداد زیادی -که هنوز هم برای ما معلوم نیست لکن تعداد کثیری [بودند]- از مردم را در آن میدان به قتل رساندند. در همین ماه شهریور، ترور ناجوانمردانه‌ی رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر کشور -مرحوم شهید رجائی و مرحوم شهید باهنر- اتّفاق افتاد. در همین ماه شهریور، ترور شهید آیت‌الله قدّوسی -دادستان کلّ کشور- اتّفاق افتاد. در همین ماه شهریور، شهادت امام‌جمعه‌ی تبریز(۱) به‌دست منافقین اتّفاق افتاد. در همین ماه شهریور -روز آخر شهریور- حمله‌ی نظامی رژیم بعثی صدّام به کشور اتّفاق افتاد. اینها خاطرات عجیبی است، پرمعنا است، پُرمغز است. در همه‌ی این حوادث، رژیم آمریکا پشت قضیّه بود؛ عوامل آمریکایی بودند که یا به‌طور مستقیم کمک کردند یا تشویق کردند یا حدّاقل چشمشان را بر این جنایات بستند.

جوانهای ما باید این خاطرات را فراموش نکنند؛ یکی از چیزهایی که بنده نگران آن هستم، این است که این نسل جوانِ بالنده‌ی ما که بحمدالله، هم آگاه و با بصیرت است، هم دارای انگیزه است، آماده به‌کار است، وسط میدان است، انقلابی است، بتدریج این حوادث مهم را، این عبرتهای بزرگ دوران معاصر را از یاد ببرد؛ این کم‌کاری ما است، کم‌کاری دستگاه‌های مسئول است؛ این حوادث نباید کهنه بشود؛ حافظه‌ی تاریخی یک ملّت نباید ضعیف بشود. اگر جوانهای ما در سرتاسر کشور این حوادث را ندانند، تحلیل نکنند، عمق‌یابی نکنند، در شناخت کشورشان و در شناخت آینده دچار اشتباه خواهند شد. جوانها باید این حوادث را درست بشناسند و بدانند که چه شد، چه اتّفاق افتاد، چه کسی بود؛ اینها را باید جوانها بفهمند.

یک کشتار دیگری مثل کشتار هفدهم شهریور، در هشتم بهمن در همین میدان انقلاب در اینجا اتّفاق افتاد که غالباً بی‌توجّه به آن هستند؛ عوامل رژیم افتادند به جان مردم. از خاطرات این ژنرال آمریکایی(۲) که در روزهای آخر عمر رژیم گذشته برای نجات رژیم به تهران آمده بود، نقل کردند؛ او میگوید من ژنرال‌های شاه را جمع کردم و به آنها گفتم که لوله‌های تفنگها را پایین بیاورید؛ یعنی مسلّحین رژیم شاه که با مردم مواجه بودند، خیلی اوقات تیرهای هوایی میزدند که مردم را بترسانند، این آقا به ژنرال‌های شاه توصیه میکند و میگوید لوله‌ی تفنگها را بیاورید پایین و به مردم بزنید؛ آنها هم اینجا در این میدان انقلاب به این دستور عمل کردند؛ لوله‌های تفنگ را پایین آوردند، مردم را هدف قرار دادند، عدّه‌ی زیادی را به شهادت رساندند؛ ولی اثر نکرد، مردم عقب نرفتند، مردم ادامه دادند. بعد یکی از فرماندهان ارتش شاه -ارتشبد قره‌باغی- می‌آید پیش هایزر و میگوید این دستور تو فایده‌ای نداشت و مردم را نتوانست به عقب براند. هایزر در خاطراتش مینویسد که چقدر اینها تحلیل‌های کودکانه‌ای دارند! یعنی چه؟ یعنی [میگوید] توقّع قره‌باغی این بود که با یک بار مردم را به رگبار بستن قضیّه تمام میشود؛ نه، باید ادامه پیدا کند، باید هرجا با مردم مواجه میشوند، آنها را قتل‌عام کنند! آمریکا این است؛ آمریکا ۲۵ سال در این کشور حاکمیّت مطلق داشته است؛ به ژنرال‌های رژیم شاه این‌جور دستور میدهد؛ در زمینه‌های اقتصادی، در زمینه‌های سیاسی، در زمینه‌های امنیّتی، در زمینه‌های سیاست خارجی، در ایران حرف حرف آمریکایی‌ها بود؛ حاکمیّت مطلق آمریکا در دوران رژیم طاغوت. این‌جور رژیمی بر کشور ما حکومت میکرد که افسرش هم تابع آمریکایی است، وزیر دارایی‌اش هم تابع او است، وزیر دفاعش هم تابع او است، نخست‌وزیرش هم تابع او است، خود شاه هم تابع آمریکا است؛ بی‌چون‌وچرا! یک چنین رژیمی بر این مملکت حکومت میکرد.

آمریکا در کشور ما فرعونیّت میکرد، مثل فرعون: یَستَضعِفُ طآئِفَةً مِنهُم یُذَبِّحُ اَبنآءَهُم وَ یَستَحیِ نِسآءَهُم؛(۳) با مردم ما این‌جور رفتار میکردند؛ موسای زمان آمد، تخت‌وبخت این فرعون و دنباله‌روهای او را واژگون کرد و از بین برد؛ انقلاب این است. یک‌سال و دو ماه بعد از همین حادثه‌ی شهریور -یعنی در آبان ۱۳۵۸- جوانان امام بزرگوار ما، جوانان پیرو خطّ امام، رفتند این جاسوس‌خانه‌ی آمریکا را فتح کردند؛ آمریکایی‌ها را دست‌بسته و چشم‌بسته اسیر خودشان کردند؛ موسی‌ این‌دفعه فرعون را این‌جور شکست داد. حالا بعضی میگویند چرا آمریکایی‌ها با ایران بدند؟ خب علّتش همین است؛ ایران یکسره در مشت آمریکا بود، در دست آمریکا بود؛ همه‌ی اجزای اصلی وجود کشور با اراده‌ی آمریکایی‌ها حرکت میکرد؛ امام آمد و به‌وسیله‌ی این مردم، آمریکا را از این مملکت بیرون کرد؛ باید هم دشمن باشند، باید هم دشمنی بکنند؛ و دارند میکنند، همین حالا دارند دشمنی میکنند.

امام بزرگوار فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است؛(۴) این «شیطان بزرگ» خیلی حرف پرمغزی است. رئیس همه‌ی شیطانهای عالم، ابلیس است؛ امّا ابلیس بنا به تصریح قرآن، تنها کاری که میتواند بکند این است که انسانها را اغواء میکند؛ بیشتر از اغواء، کاری نمیتواند بکند؛ انسانها را اغواء میکند، فریب میدهد، وسوسه میکند؛ امّا آمریکا، هم اغواء میکند، هم کشتار میکند، هم تحریم میکند، هم فریب میدهد، هم ریاکاری میکند؛ پرچم حقوق بشر را بلند میکند، ادّعای طرف‌داری از حقوق بشر میکند [امّا] هر چند روز یک بار در خیابانهای شهرهای آمریکا یک بی‌گناهی، یک بی‌سلاحی به دست پلیس آمریکا به خاک‌وخون میغلتد؛ غیر از بقیّه‌ی جنایات و فجایعشان. این هم رفتارشان در ایران در دوران رژیم طاغوت و جنگ‌آفرینی‌هایشان، جنگ‌افروزی‌هایشان، به راه انداختن جریانهای جنگ‌افروز از قبیل همینهایی که حالا در عراق و سوریه و بقیّه‌ی جاها مشغول خرابکاری هستند؛ اینها کارهای آمریکا است. حالا بعضی‌ها اصرار دارند این شیطان بزرگ را با این خصوصیّات -که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به‌کنار، انقلابیگری به‌کنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را به‌عنوان دوست، به‌عنوان مورد اعتماد، به‌عنوان فرشته‌ی نجات انتخاب بکند؟ این‌[گونه‌] هستند؛ حقیقت امر این است. بله، خودشان را می‌آرایند؛ با ظاهر اتوکشیده، با کراوات، با ادکلن، با ظواهر بظاهر چشمگیر، خودشان را در چشم افراد ساده‌لوح جور دیگری جلوه میدهند؛ حقیقت رژیم آمریکا اینها است. این در مورد ما است؛ در مورد کشورهای دیگر هم همین‌جور است. ملّت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود.

بعد از قضیّه‌ی «برجام» و این توافقی که سرنوشت آن هم اینجا و آنجا درست معلوم نیست، الان همین حالا در کنگره‌ی آمریکا علیه ایران مشغول توطئه‌اند؛ خبرهایی که به ما میرسد، نشان میدهد که همین حالا یک عدّه‌ای در داخل کنگره‌ی آمریکا مشغول طرّاحی مصوّبه‌ای هستند برای اذیّت کردن و برای ایراد درست کردن و برای مشکل فراهم کردن برای جمهوری اسلامی ایران؛ دشمنی اینها این‌جور است؛ تمام‌شدنی نیست.

این دشمنی‌ها ادامه پیدا میکند؛ تا کی ادامه پیدا میکند؟ تا وقتی شما قوی بشوید، تا وقتی ملّت ایران آن‌چنان قوی بشود که دشمن مأیوس بشود از تهاجم سیاسی یا امنیّتی یا نظامی یا اقتصادی یا تحریم و غیرذلک. باید ما قوی بشویم؛ باید در داخل، خودمان را قوی کنیم. بنده مکرّر عرض کرده‌ام این قوّتی که برای کشور لازم است چه‌جوری تأمین میشود؛ اوّلاً از راه یک اقتصاد قوی؛ همین اقتصاد مقاومتی که سیاستهای آن ابلاغ شده است و بر روی زمین و به‌صورت کار عملی و عملیّاتی و اجرائی هم باید با شدّت هرچه تمام‌تر و بدون فوت وقت دنبال بشود؛ خب یک کارهایی را دوستان ما در دولت دارند انجام میدهند بحمدالله؛ یکی این است که اقتصاد کشور قوی بشود، جوان کشور بیکار نماند، ابتکارهای جوانها روی زمین نماند؛ این یکی از راه‌هایش است.

یک راه دیگر، توسعه‌ی علم است؛ کاروان علم شتاب خود را از دست ندهد، در علم پیشروی کنیم، همه چیز به علم وابسته است؛ این هم یکی از راه‌های تقویت است.

یکی از مهم‌ترین راه‌های تقویت درونی، حفظ روحیّه‌ی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص در جوانها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بی‌تفاوت بار بیاورند، روحیّه‌ی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّه‌ی انقلابیگری را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌همه جوانهای حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّه‌ی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد. سه عامل اساسی اقتدار ملّی اینها است: اقتصاد قوی و مقاوم، علم پیشرفته و روزافزون، و حفظ روحیّه‌ی انقلابیگری در همه بخصوص در جوانها؛ اینها است که میتواند کشور را حفظ کند؛ آن‌وقت دشمن مأیوس خواهد شد.

آمریکا دشمنی خودش را پنهان هم نمیکند. بله، تقسیم وظایف میکنند؛ یکی لبخند میزند، یکی مصوّبه علیه جمهوری اسلامی تهیّه میکند و دنبال میکند؛ این به‌نحوی تقسیم وظایف است. دنبال چیزی به نام مذاکره‌ی با ایرانند؛ [امّا] مذاکره بهانه است، مذاکره وسیله برای نفوذ است، مذاکره وسیله برای تحمیل خواستها است. ما فقط در قضیّه‌ی هسته‌ای به دلایل مشخّصی که مکرّر هم این دلایل را ذکر کرده‌ایم، موافقت کردیم بروند مذاکره کنند؛ خب مذاکره کردند. بحمدالله مذاکره‌کنندگان ما هم در این عرصه خوب ظاهر شدند؛ امّا در عرصه‌های دیگر ما اجازه‌ی مذاکره ندادیم و با آمریکا مذاکره نمیکنیم؛ با همه‌ی دنیا ما مذاکره میکنیم، [امّا] با آمریکا نمیکنیم. ما اهل مذاکره‌ایم، اهل تفاهمیم؛ هم مذاکرات در سطح دولتها، هم مذاکرات در سطح اقوام، هم مذاکرات در سطح ادیان؛ ما اهل مذاکره‌ایم و با همه مذاکره میکنیم جز با آمریکا؛ و البتّه رژیم صهیونیستی بجای خود محفوظ که اصل وجود رژیم صهیونیستی، وجود نامشروع و دولت جعلی است.

یک جمله راجع به رژیم صهیونیستی عرض بکنیم؛ بعد از اتمام این مذاکراتِ هسته‌ای، شنیدم صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغه‌ی ایران آسوده‌ایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را میکنیم. بنده در جواب عرض میکنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّه‌ی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیست‌ها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند. ملّتها بیدار شده‌اند، میدانند دشمن کیست؛ حالا دولتها و بوقهای تبلیغاتی و مانند اینها میخواهند جای دشمن و دوست را عوض کنند، [امّا] به جایی نمیرسد. ملّتها -ملّتهای مسلمان، بخصوص ملّتهای منطقه- حواسشان جمع است و میدانند. خب، این وضع رژیم صهیونیستی و آن هم [وضع‌] آمریکا.

یک جمله در باب مسئله‌ی انتخابات عرض بکنیم.(۵) مسئله‌ی انتخابات یکی از مسائل فعلی و نقد ما است. البتّه برخی متأسّفانه از ۱.۵ سال پیش، دو سال پیش از انتخابات شروع کردند مسائل انتخابات را مطرح کردن؛ این به‌نظر ما مصلحت نیست؛ فضای کشور را بی‌موقع نباید فضای انتخاباتی کرد؛ از ۱.۵ سال پیش -که تقریباً دو سال به انتخابات امسال مانده بود که آخر سال است- بعضی‌ها شروع کردند در مطبوعات و در حرفها، راجع به انتخابات حرف زدن، بحث کردن. وقتی فضای انتخاباتی در کشور به‌وجود می‌آید، بسیاری از مسائل اصلی جامعه به حاشیه میرود و فراموش میشود. خب، فضای انتخابات، فضای رقابت و تعارض است؛ ما چرا بیخود این فضای رقابت را، فضای تعارض را، بکشانیم به یک سال دو سال قبل؟ شروع زودهنگام این بحثها به نظر ما مصلحت نیست. لکن حالا چرا؛ الان که سه چهار ماه مثلاً به انتخابات باقی است، جای آن است که راجع به انتخابات عرایضی عرض بشود. حالا من امروز برخی از نکات را عرض میکنم و در آینده هم اگر عمری بود و زنده بودیم، عرایضی در باب انتخابات خواهیم داشت.

مسئله‌ی انتخابات برای کشور، مسئله‌ی بسیار مهمّی است. انتخابات، مظهر کامل حضور و انتخاب مردم است. مردم با حضور خودشان در صحنه‌ی انتخابات -چه در انتخابات ریاست جمهوری، چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی، چه در انتخابات مجلس خبرگان- مردم‌سالاری واقعی را در این کشور شکل میدهند؛ این خیلی مهم است. ما این را در طول این ۳۶ سال، ۳۷ سالی که از اوّل انقلاب گذشته است، نگذاشتیم تعطیل بشود یا تأخیر بیفتد. در کشورهای گوناگون وقتی جنگ میشود یا یک حادثه‌ای اتّفاق می‌افتد، انتخابات را عقب می‌اندازند، [امّا] در ایران انتخابات یک روز از موعد مقرّر خودش عقب نیفتاده است؛ در هیچ برهه‌ای از برهه‌ها. تهران بمباران میشد، شهرهای خوزستان و ایلام و کرمانشاه و بقیّه‌ی جاها بمباران میشد، درعین‌حال انتخابات در موعد معیّن انجام میگرفت. در اقصی‌نقاط کشور همین‌جور بود؛ در روستاها و [حتّی] در جاهایی که رفت‌وآمد سخت است. انتخابات در این کشور تعطیل نشده است. بعضی میخواستند تعطیل کنند انتخابات را -در بعضی از دوره‌ها برخی از آدمهای سیاست‌باز و سیاست‌زده سعی‌شان این بود که انتخابات را تعطیل کنند یا عقب بیندازند- [امّا] به توفیق الهی جلوی اینها گرفته شد و انتخابات در موعد معیّن انجام گرفت. این اهمّیّت انتخابات است. خب، به همین دلیل هم هست که بحمدالله انتخابات ما مظهر مردم‌سالاری است.

نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردم‌سالار به معنای واقعی است. خب، دشمن البتّه حرف میزند؛ آمریکایی‌ها و عوامل تبلیغاتی‌شان دائماً علیه انتخابات ما به شکلهای مختلف حرف میزنند. آمریکایی‌ها ۲۵ سال در دوران رژیم طاغوت، در ایران حضور داشتند، [امّا] مجلسهای شورای فرمایشی و مسخره‌ی آن روز، یک بار مورد انتقاد آمریکایی‌ها قرار نگرفت. اگر به تاریخ مراجعه کنید و قضایای انتخابات دوران محمّدرضا را بخوانید -و قبل از آن هم بدتر از آن، دوران رضاشاه- [اوّل‌] که انگلیس‌ها در اینجا مسلّط بودند و بعد هم آمریکایی‌ها مسلّط شدند، یک بار به این انتخابات فرمایشیِ نمایشیِ مسخره اعتراض نکردند؛ الان هم به رژیمهای مستبد و دیکتاتور و وراثتی‌ای که در این منطقه هست، یک کلمه اعتراض نمیکنند، امّا به ایران که این‌جور پشت سر هم انتخابات انجام گرفته است و همه‌ی ارکان نظام -از رهبری نظام و رئیس‌جمهوری نظام، تا نمایندگان مجلس، تا نمایندگان خبرگان، تا نمایندگان شوراهای شهری- به‌وسیله‌ی مردم انتخاب میشوند، دائم اعتراض میکنند، اشکال میکنند، ایرادهای دروغین میکنند.

انتخابات‌های ما بحمدالله در این مدّت، انتخابات‌های سالمی بوده است. نکته‌ای که بنده میخواهم عرض بکنم این است که انتخابات‌های ما انتخابات‌هایی بوده است که برطبقِ معیارهای متعارف بین‌المللی، یکی از بهترین و سالم‌ترین انتخابات بوده است با نصابِ شرکت بالای مردم. متأسّفانه یکی از عادتهای بدی که بعضی در داخل دارند، این است که دائماً در سلامت انتخابات در هر دوره‌ای خدشه کنند. از قبل از انتخابات مکرّر دَم بزنند از تقلّب، از دغدغه، از اینکه چنین بشود، چنان بشود؛ این کار غلطی است. در طول این ۳۷ سال، مردم به‌خاطر اعتمادی که در دوره‌های مختلف و دولتهای مختلف به نظام داشتند، در عرصه‌ی انتخابات شرکت کردند، حضور پُرشور پیدا کردند. چرا بعضی‌ها به دست خودشان این اعتماد را میخواهند خدشه‌دار کنند؟ مردم به نظام اعتماد دارند. وقتی انتخابات هست، می‌آیند وارد انتخابات میشوند و رأی میدهند؛ چرا انسان بایستی این را خدشه‌دار بکند با دغدغه‌های بیخود و دروغین که نبادا [تخلّفی بشود]. خب، معلوم است؛ اجازه داده نمیشود؛ مراقبتهای شدید انجام میگیرد. یکی از بزرگ‌ترین برکات وجود شورای نگهبان همین است که مراقبند؛ مراقب خطا و اشتباهند و اجازه نمیدهند تخلّفی انجام بگیرد؛ دیگر دستگاه‌ها هم همین‌جور. در طول این سالها هم گاهی در بعضی از دوره‌ها به ما گزارش میشد که انتخابات اشکال پیدا کرده است؛ ما دستور میدادیم میرفتند تحقیق میکردند، معلوم میشد که نخیر، این‌جوری نیست. گاهی ممکن است در گوشه‌وکنار یک تخلّفی انجام بگیرد که در نتیجه‌ی انتخابات هیچ تأثیری نداشته باشد -آن مهم نیست- [امّا] انتخابات در همه‌ی دوره‌ها سالم است.

رأی مردم هم به معنای واقعی کلمه حقّ‌النّاس است؛ حقّ‌النّاس است. وقتی می‌آید برادر و خواهر ایرانی در انتخابات شرکت میکند و رأی در صندوق می‌اندازد، رعایت این حقّ او واجب شرعی است، واجب اسلامی است؛ در این امانت او نباید خیانت کرد؛ واقعاً حقّ‌النّاس است. نتیجه‌ی آراء هم هرچه شد، بایستی به آن ملتزم بود؛ این هم حقّ‌النّاس است. اینکه ما در سال ۸۸ در مقابل کسانی که اصرار میکردند باید انتخابات باطل بشود ایستادیم، به‌خاطر همین بود که از حقّ‌النّاس دفاع کردیم. چهل میلیون [نفر] -بالاترین نصاب انتخابات- در سال ۸۸ در [دادن‌] آراء شرکت کردند. خب، یک نتیجه‌ای داد. هر کسی [هم‌] برنده‌ی این انتخابات میشد، ما همین‌جور می‌ایستادیم، دفاع میکردیم. بنده از حقّ‌النّاس دفاع کردم، از حقّ مردم دفاع کردم. باز هم هر وقتی که مردم رأی بدهند -به هر کسی که مردم بپسندند و بپذیرند و رأی بدهند- بنده از رأی مردم دفاع خواهم کرد؛ پشت سرِ مردم خواهم ایستاد. رأی مردم حقّ‌النّاس است. ما بیخود این اعتمادی را که مردم به نظام دارند، با حرفهای بی‌منطق مخدوش نکنیم. گاهی به وزارت کشور ایراد میگیرند، گاهی به شورای نگهبان ایراد میگیرند.

شورای نگهبان، چشم بینای نظام برای انتخابات است؛ در همه‌ی دنیا هم یک چنین چیزی وجود دارد -حالا اسمش چیز دیگر است؛ اینجا اسمش شورای نگهبان است- مراقبند، ببینند آن کسی که وارد میدان انتخابات میشود، نامزد انتخابات میشود، آیا صلاحیّت دارد یا نه؛ و باید احراز کنند صلاحیّت را؛ اگر دیدند که کوتاهی شده است و آدمی که صلاحیّت ندارد وارد شده، جلویش را میگیرند؛ این حقّ آنها است، حقّ قانونی آنها است، حقّ عقلی و منطقی آنها است؛ بعضی بیخود ایراد میکنند. بخشی از این حقّ‌النّاس، همین حقّ رأی شورای نگهبان است؛ همین حقّ نظارت استصوابی و مؤثّر شورای نگهبان است؛ این جزو حق‌النّاس است، این را باید رعایت کرد، این را باید حفظ کرد. انتخابات مهم است. این عرض فعلی ما درباره‌ی انتخابات است.

البتّه من اعتقاد به حضور پُرشور مردم دارم؛ معتقدم کشور را این [حضور] حفظ میکند. در آینده هم اگر زنده بودیم، دراین‌باره باز بیشتر صحبت خواهم کرد.

آنچه به شما برادران و خواهران عزیز مؤکّداً عرض میکنم، این است که بدانید جمهوری اسلامی ایران با این مردم، با این منطق، با این قانون اساسی بر همه‌ی دشمنانش پیروز خواهد شد. شرطش این است که به خدای متعال توکّل کنیم، با همدیگر دست برادری و یگانگی‌مان را مستحکم کنیم، در کشور دودستگی ایجاد نکنیم، همدیگر را تضعیف نکنیم. اگر این‌جور رعایت بکنیم، خدای متعال هم رعایت خواهد کرد. هر کسی که اسلام را نصرت کند، خدای متعال او را نصرت خواهد کرد.

پروردگارا! روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیائت محشور کن؛ روح شهدای عزیز ما را با اولیائت محشور کن. پروردگارا! برکات و الطاف خود را به‌طور روزافزون بر این ملّت مؤمن و صالح نازل بفرما.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌



مشاهده پست مشابه : لبیک یا امام خامنه ای(حفظه الله تعالی)

:: برچسب‌ها: امام خامنه ای,



لبیک یا امام خامنه ای(حفظه الله تعالی)
نوشته شده در جمعه 13 شهريور 1394
پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)
بازدید : 199
پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)
نویسنده : محمد حسین جهانگیری
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع) آپلود عکس" border="0">


:: برچسب‌ها: امام خامنه ای,



پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)
بازدید : 153
پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)
نویسنده : محمد حسین جهانگیری
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)  border=

بیانات حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهم‌السلام و اتحادیه‌ی رادیو و تلویزیون‌های اسلامی

پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)


بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌
الحمدللَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خوشامد عرض میکنم به حضّار محترم؛ برادران و خواهران عزیز؛ چه برادران و خواهرانی که از مجموعه‌ی جهانی اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) اینجا تشریف دارند و چه برادران و خواهرانی که مربوط به اتّحادیه‌ی رادیوها و تلویزیون‌های کشورهای اسلامی هستند و چه خانواده‌ی محترم شهیدان که در اینجا تشریف دارند؛ از خداوند متعال برکات آن را برای همه‌ی شما مسئلت میکنم.

درباره‌ی مجمع جهانی اهل‌بیت و همچنین اتّحادیه‌ی رادیوها و تلویزیون‌ها چند نکته را مایلم عرض بکنم. امّا در مورد مجمع جهانی اهل‌بیت، اهمّیّت این مجمع انتساب به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) است؛ چون خداوند متعال درباره‌ی اهل‌بیت پیغمبر با صراحت تمام در قرآن بیانی دارد که این بیان درباره‌ی کمتر مجموعه‌ای در قرآن تکرار شده است و آن این است: اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا.(۱) معرّف اهل‌بیت طهارت آنها و تطهیر الهی نسبت به آنها است؛ خب، این تطهیر ابعاد زیادی دارد. اگر مجموعه‌ای خود را منتسب به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) میداند، باید لوازمی را ملتزم باشد -این عرض ما است- لوازمی هست که باید به این لوازم ملتزم شد. تلاش ائمّه (علیهم‌السّلام) عبارت بود از مجاهدت در این چند هدف: اوّلا زنده نگه داشتن معارف حقّه‌ی اسلامی، اصول و مبانی اسلامی؛ اینها را زنده نگه دارد. سعی حکومتهای ظالم و طواغیت امّت این بوده است که معارف اسلامی را یا نابود کنند یا قلب بکنند، عوض کنند، تحریف کنند. یکی از مهم‌ترین رشته‌های حرکات ائمّه (علیهم‌السّلام) ایستادگی در مقابل این بوده؛ حفظ معارف اسلامی، احیاء معارف اسلامی.

یکی از کارهای دیگر ائمّه (علیهم‌السّلام) اقامه‌ی احکام الهی بوده است. سعی در اقامه‌ی احکام الهی؛ چه در زمانی که حکومت دستشان بود، چه آن زمانی که از حکومت و از قدرت برکنار بودند. تلاششان مصروف بود برای اینکه بتوانند احکام‌الهی را در جامعه محقّق کنند. یک کار دیگر ائمّه (علیهم السّلام) مجاهدت فی‌سبیل‌الله بود که شما در زیارت ائمّه میخوانید: أشهَدُ أنّکَ جاهَدتَ فِی‌اللهِ حَقَّ جِهادِه؛ حقّ جهاد؛ یعنی هیچ کم نگذاشته‌اند در مجاهدت در راه خدا؛ با همه‌ی وجود، با همه‌ی توان، با همه‌ی ظرفیّت در راه خدا مجاهدت کردند.

یک بخش مهمّ از این مجاهدت که خود یک سرفصل جداگانه‌ای است، مبارزه‌ی با ظلم و مبارزه‌ی با ظالم بوده است. زندگی ائمّه (علیهم السّلام) سر تا پا عبارت است از مبارزه‌ی با ظلمه، مبارزه‌ی با ظلم. علّت آن فشارها و مسموم شدن‌ها و شهید شدن‌ها و مانند اینها هم همه‌اش همین بوده است؛ چون با ظلم و ظالم مبارزه میکردند. این زندگی ائمّه است. ما حالا میخواهیم پیروان اهل‌بیت باشیم؛ باید این چیزها را رعایت کنیم. بایستی معارف اسلامی را ترویج کنیم؛ بایستی اقامه‌ی احکام الهی را جزو اهداف خودمان بدانیم؛ باید در راه خدا با همه‌ی وجود مجاهدت کنیم؛ باید با ظلم بجنگیم، با ظالم بجنگیم، مبارزه کنیم؛ این وظیفه‌ی ما است. خب، مجاهدت فقط جنگ نظامی نیست؛ مجاهدت اعم است از انواع مبارزات، از مبارزات فرهنگی گرفته تا مبارزات سیاسی تا مبارزات اقتصادی؛ اینها همه داخل در عنوان مجاهدت است. ذهن فقط نرود به جنگ نظامی؛ یک وقتی هم ممکن است در یک‌جایی جنگ نظامی پیش بیاید لکن همه‌ی مجاهدت آن نیست.

امروز به نظر ما مصداق مجاهدت که در مقابل ما مسلمانها، ما پیروان اهل بیت قرار دارد، عبارت است از مبارزه‌ی با نقشه‌های استکبار در منطقه‌ی اسلامی؛ امروز بزرگ‌ترین مجاهدت این است. با نقشه‌های استکبار باید مبارزه کرد. این نقشه‌ها را باید اوّل شناخت، اوّل باید دست دشمن را بخوانیم، بدانیم چه‌کار میخواهد بکند؛ بعد بنشینیم برنامه‌ریزی کنیم و با اهداف دشمن مبارزه کنیم. فقط هم حالت دفاع و انفعال نیست. مبارزه اعم است از دفاع و هجوم؛ یک‌وقت لازم است انسان در مواضع دفاعی قرار بگیرد، یک‌وقت هم لازم است در مواضع هجومی قرار بگیرد؛ در هردو حالت هدف عبارت است از مبارزه‌ی با برنامه‌های استکبار که دشمن اساسی و اصلی است در این منطقه؛ و هم در کلّ منطقه‌ی اسلامی، بخصوص در این منطقه‌ای که غرب آسیا است. این منطقه‌ای که اروپایی‌ها اصرار دارند اسم آن را بگذارند خاورمیانه؛ یعنی خاور را، شرق را به نسبت اروپا میسنجند. یک‌جا شرق دور است، یک جا شرق میانه است، یک جا شرق نزدیک است؛ این تکبّر اروپایی‌ها [را ببینید!] از اوّل اینجا شده «خاورمیانه»؛ اسم خاورمیانه غلط است؛ اینجا غرب آسیا است. آسیا یک قارّه‌ی بزرگی است، ما در غرب آسیا قرار داریم. این منطقه منطقه‌ی بسیار حساسی است؛ منطقه‌ای است از لحاظ راهبردی مهم، از لحاظ نظامی مهم، از لحاظ منابع زیرزمینی مهم، از لحاظ ارتباط بین سه قارّه -آسیا و اروپا و آفریقا- مهم. منطقه‌ی مهمّی است. روی این منطقه برنامه دارند، نقشه دارند؛ باید این نقشه‌ها را ببینیم چیست و با این مقابله کنیم؛ این شد مجاهدت. قرآن به ما میگوید: جٰهِدوا فِی اللهِ حَقَّ جِهادِه؛(۲) جهاد فی الله، امروز این است.

توطئه‌ی علیه دنیای اسلام و این منطقه‌ی بالخصوص، جدید نیست؛ از سالها قبل -از صد سال قبل، از دوران جنگ جهانی اوّل به این طرف- این منطقه دستخوش فشارهای فراوان قدرتهای مستکبر بوده؛ حالا یک روز انگلیس بود، یک روز آمریکا است، یک روزی در یک دوره فرانسه بود؛ قدرتهای استکباری صد سال یا بیشتر است که اینجا مشغولند. لکن این فشارها و این برنامه‌ریزی‌ها و این توطئه‌ها از دوران پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شدّت پیدا کرد؛ چون حادثه‌ی پیروزی اسلام در یک کشور مهمّی، کشور بزرگی، کشور حسّاسی مثل ایران برای استکبار گیج‌کننده بود. اوایل تا مدّتی قدرت تحلیل از اینها گرفته شده بود -ما دنبال میکردیم مسائل را و میدیدیم- اوایل گیج بودند. بعد که به خود آمدند، فشارها را شروع کردند. محور فشار هم جمهوری اسلامی ایران بود. در درجه‌ی اوّل همّتشان این بود که این تجربه در دیگر کشورها تکرار نشود؛ دنبال این بودند. لذا به فکر افتادند که فشارها را روی ایران زیاد کنند؛ الان ما ۳۵ سال است به فشارهای دشمن عادت کرده‌ایم؛ ملّت ایران عادت کرده‌اند به فشارها: تهدید، تحریم، فشار امنیّتی، توطئه‌های گوناگون سیاسی؛ ما ۳۵ سال است با انواع‌واقسامِ فشارها مواجه هستیم - این از دوره‌ی پیروزی انقلاب در ایران، لکن بعد از نهضت بیداری اسلامی که در چهار پنج سال قبل در شمال آفریقا شروع شد - مصر و تونس و بعضی جاهای دیگر - این شدّت عمل دشمنان مضاعف شد؛ یعنی به معنای واقعی کلمه، دشمن سراسیمه شد، دستپاچه شد؛ کارهای زیادی کردند و الان [هم‌] ادامه دارد. البتّه تصوّر آنها این است که نهضت بیداری اسلامی را سرکوب کردند، [امّا] نظر بنده‌ی حقیر این است که نهضت بیداری اسلامی سرکوب‌شدنی نیست. درست است یک کارهایی کرده‌اند لکن این نهضت وجود دارد؛ حالا یک خرده زودتر، یک خرده دیرتر، جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد. آنها به‌هرحال در این چند سال اخیر تلاشهایشان را افزایش دادند؛ کارهای زیادی کردند و عوامل جدیدی را وارد معادلات کردند.

من اوّل این را بگویم: دشمن که ما میگوییم، به یک موجود خیالی و توهّمی اشاره نمیکنیم. مراد ما از دشمن عبارت است از نظام استکبار؛ یعنی قدرتهای استکباری؛ قدرتهایی که حیاتشان متوقّف بر سلطه‌ی بر دیگران است، دخالت در امور دیگران، در اختیار گرفتن منابع مالی و حیاتی دیگران؛ اینها استکبارند؛ یا به تعبیر دیگری، سردمداران نظام سلطه . ما یک عنوانی داریم در ادبیّات سیاسی‌مان و آن عبارت است از نظام سلطه؛ یعنی تقسیم دنیا به سلطه‌گر و سلطه‌پذیر؛ این، نظام سلطه است. آن کسانی که سردمداران نظام سلطه‌اند، آنها دشمن هستند. اگر یک مصداق خارجی هم بخواهیم برایش مشخّص کنیم، رژیم ایالات متّحده‌ی آمریکا است. مظهر کامل نظام سلطه، رژیم ایالات متّحده‌ی آمریکا است. بعضی‌های دیگر هم البتّه هستند، منتها از همه عینی‌تر، واضح‌تر و روشن‌تر، رژیم ایالات متّحده‌ی آمریکا است؛ که از اخلاقیّات انسانی هیچ بهره‌ای ندارند، در انجام جنایت -همه‌جور جنایتی- هیچ ابایی ندارند و این جنایت و این فشار و این خشونت را هم خیلی راحت در زیر لبخند، در زیر الفاظ متعارف، الفاظ خوب و زیبا پنهان میکنند. مظهر آن این است. بنابراین دشمن که میگوییم یعنی این.

نقشه‌ی این دشمن در این منطقه عمدتاً بر دو پایه استوار است -البتّه شعب زیادی دارد لکن عمده این دوتا است- یکی عبارت است از ایجاد اختلاف ، دوّمی عبارت است از نفوذ. این، اساس نقشه‌ی دشمن در این منطقه است: ایجاد اختلاف؛ اختلاف بین دولتها و بعد اختلاف بین ملّتها، که خطرناک‌تر از اختلاف دولتها، اختلاف ملّتها است؛ یعنی دلهای ملّتها را نسبت به یکدیگر چرکین کنند و عصبیّت بیافرینند؛ با نامهای مختلف؛ حالا یک‌وقت مسئله‌ی پان‌ایرانیسم و پان‌عربیسم و پان‌ترکیسم و این حرفها بود، یک روز هم مسئله‌ی سنّی و شیعه و تکفیر و مانند اینها است؛ به هر عنوانی که بتوانند، ایجاد اختلاف کنند. این یک قلم از کارهای اینها است که بشدّت دارند روی این کار میکنند.

البتّه متخصّص این کار انگلیس‌ها بودند؛ آنها در ایجاد اختلاف مذهبی تخصّص دارند و آمریکایی‌ها هم از آنها یاد گرفتند و با همه‌ی وجود، امروز دارند کار میکنند. این گروه‌های تکفیری که مشاهده میکنید، همه ساخته‌ی دست اینها هستند. ما این را البتّه از چند سال پیش گفتیم، بعضی‌ها تردید داشتند [امّا] امروز خود آمریکایی‌ها دارند اعتراف میکنند؛ اعتراف میکنند که داعش را آنها به‌وجود آوردند، اعتراف میکنند که آن جبهةالنّصره را آنها به‌وجود آوردند، تکفیری‌ها را آنها به‌وجود آوردند؛ خودشان درست کردند و یک عدّه مسلمان ساده‌لوح اگرچه صادق، گول اینها را خوردند؛ مهم این است. این چیزی که برای ما خیلی عبرت‌آموز است و باید به آن توجّه کنیم، این است که گاهی انسان صادق‌النّیّه به‌خاطر عدم بصیرت، داخل نقشه‌ی دشمن کار میکند؛ این اتّفاق افتاد. یک مثال واضحش مسئله‌ی سوریه است. وقتی‌که در تونس، در مصر با شعارهای اسلامی، حکومتهای طاغوتی سرنگون شدند، بلافاصله آمریکایی‌ها و عوامل اسرائیلی درصدد برآمدند که از این فرمول برای نابود کردن دولتهای مقاومت و کشورهای مقاومت استفاده کنند، [لذا] رفتند سراغ سوریه؛ یک عدّه مسلمان ساده و بی‌بصیرت در این نقشه قرار گرفتند، کار سوریه را به آنجایی رساندند که مشاهده میکنید چهار پنج سال است یک کشور را دچار یک چنین تلاطمی کردند که معلوم هم نیست کِی تمام بشود؛ این کاری بود که دشمن کرد و مسلمان ساده‌لوح هم در نقشه‌ی دشمن قرار گرفت و جدول دشمن را پر کرد. این اتّفاق در موارد زیادی می‌افتد. گروه‌های تکفیری را اینها درست کردند، جماعتهای هتّاک و جرّار و جبّار را اینها درست کردند و به جان امّت اسلامی انداختند و این را به‌عنوان جنگ مذهبی وانمود میکنند. من به شما عرض میکنم که این اختلافاتی که امروز شما می‌بینید در عراق و در سوریه و در بقیّه‌ی جاها سعی میشود عنوان دعوای مذهبی به آن داده بشود، به هیچ‌وجه دعوای مذهبی نیست، دعوای سیاسی است. جنگ در یمن، جنگ سیاسی است نه جنگ مذهبی؛ به دروغ میگویند که بحث شیعه و سنّی است، درحالی‌که شیعه و سنّی نیست. بعضی از آنهایی که زیر بمباران سعودی‌ها در یمن دارند بچّه و زن و کودک شیرخوار و بیمارستان و مدرسه را از دست میدهند، شافعی‌اند، بعضی‌شان زیدی‌اند؛ بحث شیعه و سنّی نیست، دعوا دعوای سیاسی است، دعوای سیاستها است.

امروز یک چنین وضعی را اینها در منطقه به‌وجود آورده‌اند؛ ایجاد اختلاف کرده‌اند؛ باید تلاش کرد این اختلافات از بین برود. ما صریحاً و علناً به همه گفته‌ایم: ما دست دوستی به سمت همه‌ی دولتهای مسلمان منطقه دراز میکنیم؛ ما با دولتهای مسلمان هیچ مشکلی نداریم. البتّه روابطمان با بسیاری از همسایه‌ها یعنی اغلب همسایه‌هایمان هم روابط دوستانه و برادرانه است. در شمال، در جنوب، در غرب و در شرق، کشورهایی که دوروبر جمهوری اسلامی ایران هستند، با ما روابط خوب دارند. البتّه بعضی‌ها هم نزدیک و دور اختلاف دارند، لجاجت میکنند، خباثت میکنند - البتّه این هست لکن از طرف ما بنایمان بر ارتباطات خوب با همسایگان است؛ دولتها و بالخصوص ملّتها. ارتباطات کشور ما با ملّتها ارتباطات خوبی است.

البتّه اعتقاد ما پایبندی به اصول و مبانی است. ما میگوییم بایستی اصول محفوظ بماند. امام بزرگوار ما به برکت پایبندی به اصول بود که توانست انقلاب را پیروز کند و انقلاب را حفظ کند و جمهوری اسلامی را ثبات ببخشد؛ پابند به اصول بود. یکی از اصول، «اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم»(۳) است. ما با دشمنان، با استکبار سرِ آشتی نداریم و با برادران مسلمان بنای بر دشمنی و عداوت نداریم؛ بنای بر دوستی و رفاقت و برادری داریم؛ چون معتقدیم باید اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ و رُحَماءُ بَینَهُم بود؛ این درس امام بزرگوار ما است؛ این خط مسلّم جمهوری اسلامی است. ما در حمایت از مظلوم نگاه به مذهب طرف مقابل نمیکنیم؛ و نکردیم؛ خطّ امام بزرگوار این بود. امام همان رفتاری را که با مقاومت شیعه در لبنان داشت، همان رفتار را با مقاومت سنّی در فلسطین [هم‌] داشت؛ بدون هیچ تفاوتی. ما همان حمایتی را که از برادرانمان در لبنان کردیم، از برادرانمان در غزّه [هم‌] کردیم؛ بدون هیچ تفاوتی. آنها سنّی بودند، اینها شیعه‌اند. مسئله برای ما، دفاع از هویّت اسلامی است، حمایت از مظلوم است، مسئله‌ی فلسطین است؛ امروز در رأس مسائل منطقه‌ی مسلمانها مسئله‌ی فلسطین است؛ این برای ما مسئله‌ی اصلی است. در دشمنی‌هایمان هم فرق نمیکند؛ امام بزرگوار مبارزه کرد با محمّدرضای پهلوی که شیعه بود به‌حسب ظاهر؛ همان‌طور مبارزه کرد با صدّام‌حسین که سنّی بود به‌حسب ظاهر. البتّه نه او شیعه بود، نه این سنّی؛ هردویشان از اسلام بیگانه بودند امّا ظاهر این سنّی بود، ظاهر او شیعه بود. امام با هردوی اینها یک‌جور مبارزه کرد. مسئله مسئله‌ی سنّی و شیعه و مذهب و مانند اینها نیست؛ مسئله مسئله‌ی اصول اسلام است: کونوا لِلظّالِمِ خَصمًا وَ لِلمَظلُومِ عَونًا؛(۴) این دستور اسلام است. این راه ما است؛ این خطّ ما است.

تشدید اختلافات در دنیای اسلام، ممنوع است. ما با رفتارهایی که بعضی از گروه‌های شیعه انجام میدهند که موجب اختلاف میشود، مخالفیم. ما صریحاً گفته‌ایم که با اهانت به مقدّسات اهل‌سنّت مخالفیم. یک عدّه‌ای از این‌طرف، یک عدّه‌ای از آن‌طرف، بر آتش دشمنی‌ها می‌افزایند و آنها را تشدید میکنند؛ خیلی‌هایشان هم نیّتهایشان نیّتهای خوبی است، لکن بصیرت ندارند. بصیرت لازم است؛ باید دید نقشه‌ی دشمن چیست. نقشه‌ی دشمن در درجه‌ی اوّل ایجاد اختلافاست.

نقشه‌ی دوّم دشمن نفوذ است؛ میخواهند در کشورهای اسلامی و در کشورهای این منطقه، یک نفوذی به‌وجود بیاورند که تا ده‌ها سال ادامه داشته باشد. امروز آمریکا آبروی گذشته را در این منطقه ندارد؛ میخواهند این را بازسازی کنند. در کشور ما هم قصدشان همین است؛ در ایران هم نیّتشان این است. آنها به خیال خودشان، در این جریان مذاکرات هسته‌ای -این توافقی که حالا نه در اینجا هنوز تکلیفش معلوم است، نه در آمریکا؛ هم اینجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول، هم آنجا معلوم نیست که رد بشود یا قبول- نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیله‌ای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکایی‌ها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همه‌ی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد.

در منطقه هم همین‌جور؛ در منطقه هم آنها میخواهند نفوذ ایجاد کنند؛ حضور برای خودشان دست‌وپا کنند و اهداف خودشان را در منطقه دنبال کنند. ما به حول و قوّه‌ی الهی تا آنجایی که بتوانیم نخواهیم گذاشت این اتّفاق بیفتد. سیاستهای ما در منطقه، نقطه‌ی مقابل سیاستهای آمریکا است. ما تمامیّت ارضی کشورهای منطقه برایمان بسیار مهم‌ [است‌]؛ تمامیّت ارضی عراق و تمامیّت ارضی سوریه، برای ما کاملاً مهم‌ [است‌]؛ آنها دنبال تجزیه‌اند. بنده از قبل گفتم که آمریکایی‌ها دنبال تجزیه‌ی عراقند، بعضی‌ها تعجّب کردند؛ اخیراً خود آمریکایی‌ها تصریح کردند که دنبال تجزیه‌ی عراقند! میخواهند عراق را تجزیه کنند؛ اگر بتوانند میخواهند سوریه را تجزیه کنند؛ میخواهند کشورهای کوچک کوچک و تحت‌فرمان به‌وجود بیاورند؛ به حول قوّه‌ی الهی این اتّفاق نخواهد افتاد. ما از مقاومت در منطقه دفاع میکنیم؛ از مقاومت فلسطین -که یکی از برجسته‌ترین فصول تاریخ امّت اسلامی، در طول این سالها مقاومت فلسطین است- دفاع میکنیم. هر کسی با اسرائیل مبارزه کند و رژیم صهیونیستی را بکوبد و مقاومت را تأیید کند، ما از او حمایت میکنیم؛ انواع حمایتهایی که برای ما ممکن باشد؛ همه‌جور حمایتی که برای ما ممکن است، از هر کسی که با رژیم صهیونیستی مقابله کند، خواهیم کرد. از مقاومت حمایت میکنیم، از تمامیّت ارضی کشورها حمایت میکنیم؛ از همه‌ی کسانی که در مقابله‌ی با سیاستهای تفرقه‌افکنانه‌ی آمریکا ایستادگی میکنند حمایت میکنیم؛ با همه‌ی کسانی که این تفرقه‌افکنی را به‌وجود می‌آورند طرفیم و مقابلیم. ما تشیّعی را که مرکز و پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم؛ این تشیّعی نیست که ائمّه (علیهم‌السّلام) آن را ترویج کردند و آن را خواستند. تشیّعی که بر پایه‌ی ایجاد اختلاف، بر پایه‌ی تمهید و صاف‌کردن جادّه برای حضور دشمنهای اسلام است، این تشیّع، تشیّع نیست؛ این انحراف است. تشیّع مظهر تامّ اسلام ناب است، مظهر قرآن است. ما از کسانی که کمک به وحدت میکنند حمایت میکنیم، با کسانی که ضدّ وحدت عمل میکنند مخالفت میکنیم، از همه‌ی مظلومان دفاع میکنیم. ما با این حرفهایی که بگویند «شما در قضیّه‌ی بحرین و مانند آن دخالت کردید.» از میدان خارج نمیشویم؛ ما هیچ دخالتی هم نکردیم امّا از آنها حمایت میکنیم. ما برای مردم مظلوم بحرین، برای مردم مظلوم یمن غصّه میخوریم، برایشان دعا میکنیم، هر کمکی بتوانیم بهشان میکنیم. امروز حقیقتاً مردم یمن و ملّت یمن، مظلومند؛ یک کشور را دارند ویران میکنند به‌خاطر اهداف استکباری و سیاسی، همراه با حماقت؛ هدفهای سیاسی را جور دیگر هم میشد دنبال کنند، اینها دارند این اهداف سیاسی را با حماقت دنبال میکنند. برای ما حوادث یمن دردناک است و [همین‌طور] بسیاری از حوادث دنیای اسلام؛ در پاکستان و افغانستان و مانند اینها هم حوادث زیادی هست که واقعاً دردآور است. اینها را بایستی دنیای اسلام با بیداری و بصیرت علاج بکند.

امّا درباره‌ی اتّحادیّه‌ی رادیو تلویزیون‌ها عرض بکنم؛ این اتّحادیّه، بسیار مهم است. این کاری که شما شروع کردید -ایجاد این اتّحادیّه- کار بسیار مهمّی است. ببینید! امروز در کشورهای مسلمان، لااقل هفتاد درصد یا هشتاد درصد مردم پایبند به مبانی دینی و اعتقادات اسلامی‌اند؛ شما نگاه کنید کشورهای اسلامی را؛ مردم پایبندند؛ مردم دینشان را قبول دارند. این رادیو تلویزیون‌ها که باید نماینده‌ی خواست مردم باشند، چقدر در کشورهای اسلامی پایبندیِ به دین از خودشان نشان میدهند؟ این فاصله خیلی عجیب است؛ این شکاف عجیبی است. هفتاد درصد مردم، هشتاد درصد مردم گرایش دینی دارند، آن‌وقت در همان کشورها رادیوها و تلویزیون‌ها در جهت دینی حرکت نمیکنند و خواست مردم را انعکاس نمیدهند؛ این خیلی [عجیب است‌]؛ همان چیزی را اینها انعکاس میدهند که خواست امپراتوری خطرناک رسانه‌ای استکبار است. امروز استکبار یک امپراتوری عظیم رسانه‌ای درست کرده؛ اخبار را به میل خودشان تحریف میکنند، پنهان میکنند، دروغهایی را بیان میکنند، سیاستها را از این طریق القا میکنند؛ آن‌وقت مدام هم میگویند که ما [بی‌طرفیم‌]! این رادیوی انگلیس ادّعا میکند که ما بی‌طرفیم؛ دروغ میگویند، چه بی‌طرفی‌ای؟ اینها درست در میدان سیاستهای استکباری و استعماری حرکت میکنند، چه سیاستهای آمریکایی، چه سیاستهای انگلیسی؛ چه رسانه‌های شنیداری، چه رسانه‌های مکتوب، چه خبرگزاری‌ها، چه وسایل عجیب ارتباطاتی که امروز به‌وجود آمده، همه در خدمت سیاستهای آنها است؛ در خدمت استکبار است، در خدمت صهیونیسم است، در خدمت اهداف آنها است. در مقابله‌ی با این امپراتوری خطرناک و این مافیای عظیم رسانه‌ای که امروز در اختیار سرمایه‌داران و کمپانی‌های آمریکایی و صهیونیستی است، یک کاری باید انجام داد. این کاری که شما دارید میکنید، شروع یک حرکت است؛ این حرکت را بایستی دنبال کرد، باید تقویت کرد، روزبه‌روز باید تشدید کرد، شرکا و همراهانتان را باید اضافه کنید.

و ان‌شاءالله آینده‌ی خوبی در انتظار است. من به شما عرض بکنم علی‌رغم رجزخوانی‌هایی که استکبار میکند و تلاش فراوانی که از لحاظ مالی و نظامی و سیاسی و امنیّتی، استکبار و همراهان استکبار و دنباله‌های استکبار انجام میدهند، در این منطقه و در کلّ دنیای اسلام، آینده قطعاً متعلّق به اسلام است؛ روزبه‌روز ان‌شاءالله عزّت اسلام بیشتر خواهد شد، قدرت اسلام بیشتر خواهد شد. البتّه لازم است مجاهدت بشود و انسانهای مجاهد، مردان و زنان مجاهد، جوانان مجاهد در همه‌ی دنیای اسلام، بحمدالله زیادند، قدر آنها را باید بدانیم، شعارهایمان را، حرکتهایمان را، کلماتمان را، فعّالیّتهایمان را باید در این جهت قرار بدهیم و یقیناً خدای متعال کمک خواهد کرد. اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم.(۵)

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌

۱) سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۳۳؛ «... خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»
۲) سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۷۸؛ «... در راه خدا چنانکه حقّ جهاد [در راه‌] اوست جهاد کنید. ...»
۳) سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «...بر کافران، سختگیر [و] با همدیگر مهربانند...»
۴) نهج‌البلاغه، نامه‌ی ۴۷ -با اندکی تفاوت- «ظالم را دشمن و مظلوم را یار باشید.»
۵) سوره‌ی محمّد، بخشی از آیه‌ی ۷؛ «...اگر خدا را یاری کنید، یاریتان میکند و گامهایتان را استوار میدارد.»


:: برچسب‌ها: امام خامنه ای,



پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)
بازدید : 176
پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع)
نویسنده : محمد حسین جهانگیری
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پایگاه علمی فرهنگی مکتب الصادق(ع) آپلود عکس" border="0">


:: برچسب‌ها: امام خامنه ای,



تعداد صفحات : 9